به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ قتل عام مردم تهران در 17 شهریور، در میدان ژاله (شهدا)، یکی از نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی ایران به شمار می آید. کشتار بیرحمانه مردم در آن روز تجلی واقعی رژیمی بود که سعی می کرد با فریبکاری از خود چهره ای صلح دوست ، آزادی خواه و مخالف با مفاسد بسازد. واقعه خونین 17 شهریور نقطه پایانی بود بر حیات رژیم ستمکار پهلوی که بیش از چند ماهی پس از آن حادثه دوام نیاورد . در این مقاله برآنیم تا به صورت مختصر، به مقدمات و پیش زمینه های این قیام، چرایی و چگونگی این رخداد ازنگاه امام، بازتابها و نتایج آن بپردازیم.
در ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ چه گذشت؟
در روز جمعه هفدهم شهریور 1357، نیروهای دولتی اعم از شهربانی، نیروهای ارتش، سربازان و هم چنین نیروهای گارد ویژه حضور داشتند. تعدادی تانک نیز از طرف خیابان پیروزی به طرف خیابان هایی که به میدان ژاله ختم می شد، قرار گرفته بودند. در هر خیابان، سربازان یک خط مسلح تشکیل داده و تیرباری در مقابل هر خیابان قرار داده بودند. بالگردها در بالای سر جمعیت به صدا درآمده و تعدادی سرباز نیز در میدان، به صورت زیگزاگ آرایش شده بودند، به طوری که اگر تیربارها که اندکی عقب تر از آنان قرار داشت، تیراندازی کرد، به سربازان برخورد نکند.
ساعت 15/9 صبح روز جمعه هفدهم شهریور 1357، به یک باره از یک قسمت میدان ژاله که جمعیت بسیاری در آن جمع شده بود، صدای رگبار مسلسل ها شنیده شد. از بلندگوها فرمان آتش دادند و بالگردها نیز از آسمان مردم را زیر آتش گرفتند. جمعیت که فریادِ «اللّه اکبر» و «مرگ بر شاه» سر می داد، در یک لحظه به خون خود غلطید. صحنه فجیع و مصیبت بار و در واقع یک کشتار دسته جمعی به وجود آمده بود. خیابانی که دقایقی پیش از انبوه جمعیت سیاهی می زد، اکنون پر از اجساد، کفش های خونین، پلاکاردهای پاره شده و زخمی هایی شده بود که کشان کشان خود را به طرف دیگر می رساندند.
.jpg)
بنا به خواست شاه ظالم، کشتار جمعه سیاه، با تفنگ های گازی اسرائیلی صورت گرفت. روزنامه های رژیم صهیونیستی فاش ساختند که مقامات دفاعی این کشور، در اوج تظاهرات ملت ایران، برای سرکوبی راه پیمایی ها، اسلحه و تفنگ های گازی در اختیار شاه گذاشته بودند تا با مردم مقابله کند. تفنگ های پخش کننده گاز به گونه ای بود که افراد را دچار نوعی سستی و رخوت می کرد و هر گونه قدرت حرکت و واکنش عصبی را فلج می ساخت. هم چنین دولت اسرائیل یک گروه کماندوی ورزیده به وسیله هواپیماهای شرکت «اِل.آل» به تهران اعزام داشت که تابع اداره اطلاعات ارتش اسرائیل بوده و همه افراد آن، اونیفورم نظامی ارتش ایران را پوشیده بودند. مقامات ایرانی برای پنهان کردن این موضوع، شایع کردند که افراد این گروهان، از بلوچستان به تهران آمده اند.
تمرد سربازان از دستور فرماندهان
موضوع مهم دیگر در واقعه ۱۷ شهریور، تمرّد سربازان از دستورات فرماندهان نظامی بود. در همان لحظهی اول در میدان ژاله یک سرباز فرمانده خود را هدف قرار داد و سپس خود را به قتل رساند. طبق گزارش ساواک "سه نفر از سربازان وظیفه لشکر گارد در حین اجرای مأموریت کنترل اغتشاشات، ضمن سرقت سه قبضه تفنگ ژـ3 با ۳۰۰ تیرفشنگ متواری شدند". اسامی این سه نفر عبارت بود از قاسم دهقان، علی غفوری و محمد محمدی. فردای آن روز محل اختفای این سه سرباز کشف و به محاصره نیروهای نظامی درآمد که هر سه نفر مورد اصابت گلوله قرار گرفتند که محمد محمدی در دم به شهادت رسید.
از مجموعه اسناد به دست میآید که در این روز هفت سرباز خودزنی کردند. مشهد نیز که در این روز خود را برای استقبال از آیتالله قمی که از تبعید در کرج آزاد شده بود آماده میکرد با حکومت نظامی مواجه شد و تظاهرات و درگیری از همان آغاز روز شروع شد. مردم در مدرسه نواب اجتماع کردند، ولی نیروهای فرمانداری نظامی به آنان حمله و آنان را متفرق کردند. جنگ و گریز تا پاسی از شب ادامه داشت. در این روز به گزارش ساواک ۱۴ نفر مورد اصابت گلوله قرار گرفتند که چهار نفر از آنان به شهادت رسیدند. در شیراز نیز شبانه آیتالله دستغیب را دستگیر و به تهران منتقل کردند که فردای آنروز تظاهرات پراکندهای صورت گرفت. شهرهای کرج، ابهر، سمنان و کرمان نیز شاهد درگیریهایی با نیروهای رژیم بودند.
در حادثه ۱۷ شهریور چند نفر کشته شدند؟
درخصوص تعداد کشته شدگان تظاهرات ۱۷ شهریور آمار مختلفی وجود دارد. فرمانداری نظامی تهران معتقد بود ۸۷ کشته و ۲۰۵ مجروح از این تظاهرات به جا مانده است. اما مخالفان حکومت اعلام کردند که در این روز بیش از ۴۰۰۰ نفر کشته شدهاند. میشل فوکو فیلسوف فرانسوی که برای پوشش دادن رویدادهای انقلاب در یک روزنامه ایتالیایی به محل حوادث رفته بود مدعی شد که ۴۰۰۰ تن در این روز هدف گلوله قرار گرفتهاند.
بازتاب قیام 17 شهریور
با قتل عام مردم توسط رژیم پهلوی در جمعه سیاه، این واقعه، سرآمد اخبار و اطلاعات به شمار می آمد به طوری که بازتاب این جنایت بزرگ، جهانی شد و نه تنها مطبوعات داخلی کشور بلکه رسانه های خارجی نیز به این مهم می پرداختند. رسانه های داخلی که تحت کنترل رژیم پهلوی بودند به صورت مختصر و تحریف شده به این حادثه پرداختند. ( تاریخ شفاهی قیام هفده شهریور ؛ صص 93، 114 - 109) ولی بازتاب جهانی آن گسترده بود و در داخل کشور نیز مردم از طریق ارتباطات مردمی ابعاد فاجعه را برای همگان روشن کردند.
به دنبال این حادثه ، موج اعتراضات و موضع گیریها نسبت به این عمل ددمنشانه رژیم پهلوی در داخل و خارج ایران به پا خاست. این حادثه سبب شد که احزاب و گروه های داخلی و خارجی در یک فضای نسبتاً باز سیاسی، به فعالیت های خود ادامه دهند و با انتشار اعلامیه ها و تبلیغات، کشتار مردم را مورد نکوهش قرار دهند و رژیم پهلوی را به انحاء گوناگون محکوم سازند. انعکاس عمق فاجعه هفده شهریور به خارج از مرزهای ایران، جذب نیروهای انقلابی و متدینی را در برداشت که دژ مخالفان رژیم را مستحکمتر می نمود و همین هواداران انقلابی خارج از ایران، به پرتوافکنی انقلاب ایران در سایر کشورها می پرداختند. (همان، صص 156 - 149)
.jpg)
نتیجه گیری
سال 1357 دوران انهدام رژیم شاهنشاهی بر اثر نهضت یکپارچه ملت ایران به رهبری امام خمینی است. تظاهرات 13 و 16 شهریور مقدمه ای برای قیام 17 شهریور شد. بی شک 17 شهریور چون آذرخشی سرخ بر تارک انقلاب درخشید و حادثه بزرگی بود که چهره سفاکانه و سیاه رژیم پهلوی را نمایان نمود. مردم ایران برای رسیدن به غایت خویش که برقراری حکومت اسلامی بود از جان خود گذشتند. در این روز رژیم نامشروع پهلوی، با اعلام حکومت نظامی بسیاری از هموطنان بیگناه را به خاک و خون کشید که واکنش شدید ملت و علما را در برداشت و نه تنها مردم به عقب ننشستند بلکه تنفر و انزجار آنها از رژیم وقت بیشتر از قبل شد. این حادثه در داخل و خارج کشور انعکاسی وسیع داشت. شدت فاجعه این روز چنان بود که کسی مسئولیت این حادثه را به گردن نمی گرفت. و سرانجام این حادثه بود که کنترل سیاست و حکومت را از دست شاه و نظام شاهنشاهی خارج ساخت و مدتی بعد، شاه مجبور به ترک ایران شد.
گزارش از علی پیراینده



